دلیل عالی برای اینکه همه باید بنویسند!
به گزارش آلامتو به نقل از mindbodygreen ؛ برای من، نوشتن تنها وسیلهای برای بیان و ابراز نیست. بلکه یک سیر التیامبخش است و به من یک حس ناب میدهد. نوشتن به من کمک میکند ذهن و روح و بدنم را یکپارچه کنم و به من قدرت به اشتراک گذاشتن استعدادها و اختیاراتم با دنیا را میدهد. اینبار اگر از نوشتن طفره رفتید- چه نامه به یک دوست باشد، چه شرحی در یادداشت روزانهتان، چه پست وبلاگی درمورد کسب و کارتان، و چه کتابی که مدتهاست درحال برنامه ریزیاش هستید، دانستن مراحل نوشتن، چیزی است که به آرامش شما کمک میکند. در اینجا ۹ روشی را که نوشتن بهعنوان یک عادت التیامبخش برایتان عمل میکند، میآوریم.
-
نوشتن، به احساساتی که بیانشان دشوار است، سازمان میدهد.
زمانی که روزهای سختی با شوهرم داشتم، شروع کردم به نوشتن برای او. اینکار به من زمان و فرصت فکر کردن درباره چیزی که میخواستم به او بگویم را میداد و یک چهارچوب احساسی برایم ایجاد میکرد، بنابراین، ارتباط من، بیشتر یک واکنش خود خواسته بود تا یک واکنش احساسی. من با نوشتن بیشتر احساس راحتی میکردم و میتوانستم بهتر خودم را بیان کنم و در نتیجه به او مهلت و انگیزه میدادم تا او هم همینکار را بکند.
-
نوشتن، حوادث خاص را ذخیره میکند.
هروقت من یا خانوادهام، حادثه مهمی را تجربه میکنیم، لحظاتی را در سکوت و تنهایی با دفترچه خاطراتم میگذرانم. چه حادثهای خوشحال کننده باشد و چه رویدادی غم انگیز، ابراز و پردازش احساسات و هیجانات، مهم است. دفترچه خاطرات جای امنی برای بیان چیزهایی است که درلحظه خودش، فرصت ابرازش را نداشتید، یا مرتب کردن احساساتی که پیامد آن حادثه است. من اگر در مورد حادثهای بنویسم، با انرژی و احساسات ایجاد شده از آن، سریعتر کنار میآیم.
-
نوشتن، هشیاری را بالا میبرد.
بالا بردن هشیاری، مهمترین عامل التیام بخش نوشتن است. با نوشتن، ذهن و روحتان را از بهم ریختگی نجات داده و با فرستادن افکار، احساسات و هیجاناتتان روی کاغذ، فضا را خالی و تمیز میکنید. با این روش، فضای ذهنتان را برای جریان انرژی خلاق و سازنده باز و آماده میکنید.
-
نوشتن، میان دونیمکره مغز، هماهنگی ایجاد میکند.
وقتی درمورد گذشتهتان مینویسید، مخصوصا حادثه ناخوشایند یا تکاندهنده، شروع به ایجاد هماهنگی میان بخش چپ و راست مغز میکنید. به این حالت، روایت درمانی میگویند که تاثیر قابل تغییر دارد.
-
نوشتن، شور و هیجان است.
اگرنوشتن چیزیست که عاشقش هستید، وقت صرف کردن برای آن، به شما احساس ارزشمند بودن میدهد و تشویق به بیشتر نوشتن میکند.
-
نوشتن، حقیقتهایی را که تا پیش از این به دنبالش نبودید، روشن میکند.
من فهمیدم وقتی درمورد پرسشهای بزرگ ذهنم مینویسم، درمورد آنهایی که واقعا برایم مهم هستند، درنهایت چیزهایی درمورد خودم میفهمم که هرگز انتظارش را نداشتم. برای آنکه متوجه منظورم بشوید، سعی کنید در مورد سوالی که اغلب شمارا به فکر فرو میبرد بنویسید و ببینید چه اتفاقی میافتد.
-
نوشتن، کنکاشی برای خودباوری ایجاد میکند.
من وقتی مینویسم، شجاع هستم. میتوانم خودِ واقعی، وحشی، خواستنی، غیرپوزش آمیز و مشتاقام باشم. بهترین نوشتنم زمانی اتفاق میافتد که جلوی خودم را نمیگیرم. وقتی بخش بزرگی از زندگیتان را در ترس بگذرانید، رها کردن خود واقعیتان، التیام بخش، آزادی بخش و توانمندساز است. اجازه دهید نوشتن جوری باشد که نشان دهد تا چه حد شجاع هستید و چه وقت شدیدا سرحال و پرانرژی میشوید.
-
با نوشتن یاد میگیرید خود حقیقیتان را از نکوهشگر درونتان جدا کنید.
با هشیاری و تامل، ما یاد میگیریم که منتقد درونمان را از خود واقعیمان جدا کنیم و شروع به ارزیابی حقیقت اندیشههایمان میکنیم نه اینکه صرفا آنها را بپذیریم چون وجود دارند. تغییر جهت از ناخودآگاه به سمت خودآگاه، عوض شدن و تغییر را آسان میکند.
-
نوشتن، قدرت درونیابیتان را آشکارتر میکند.
هرچهقدر بی تناقضتر احساسات واقعیتان را ابراز نمایید، سروصدا و دردسر کمتری برای مواجهه با آنها به پا خواهد شد. وقتی سکوت و آرامش را درک کردید و یاد گرفتید منتقد درون را شناسایی کنید، شنیدن صدای چیزی که واقعا به آن اعتقاد دارید، بسیار سادهتر خواهد شد و میتوانید به آن افتخار کنید و عمل نمایید.